loading...
در جستجوی کار
آخرین ارسال های انجمن
نیما بازدید : 207 سه شنبه 01 شهریور 1390 نظرات (8)
 خواستم کاغذو ازش بگیرم و بخونم که بهم گفت

اگه میخواست تو بخونی که به خودت میداد

بعد گفتم حالا مگه توش چی نوشته؟!!!

حمید: هیچی، ابراز همدردی کرده با من بخاطر رفاقت با موجود عجیبی مثل تو

مگه من چمه؟ پسر به این خوبی، حالا ولش کن، بگو الان چیکار کنیم؟ چه خاکی تو سرمون بریزیم؟ دیدی بازم شانس نداشتیم؟ تا نوبت ما شد یارو قاط زد، آدمم انقدر بد شانس؟ لب دریا هم بریم باید آفتابه دستمون باشه یه موقع خشک نشه

تف به این شانس، تف به هرچی نامرده، دهنم خشک شد، یکم تف بده

حمید: ولی اگه منشیه مصاحبه میکرد الان من استخدام شده بودم

بچه پرروی نامرد پس من چی؟

حمید: به من چه!!! از قدیم گفتن: نا برده رنج کار میسر نمی شود/کار آن گرفت جان نیما، که مخ منشی زد

موزمار این چه طرز رفاقته

خلاصه از حمید خداحافظی کردم و با ناراحتی و عصبانیت و غم فراوان و اندوه اومدم خونه

روی تخت دراز کشیدم، خوابم برد که توی خواب

سوار یه ماشین یه عالمه در و ضد گلوله شده بودم که یه عالمه هلیکوپتر و ماشین و موتور داشتن اسکورتم میکردن

خیلی تو خواب حال کردم، چه چیزایی بود، ماشینه یخچال داشت، تلویزیون داشت، فکر کنم هواپیما هم میشد آخه راننده اش لباسش شبیه خلبانا بود و گاهی انگلیسی حرف میزد ولی بقیه خارجیا فارسی حرف میزدن!!! سقف ماشیه در داشت، آخه باز میشد

منم رفته بودم از اون دره بیرون و داشتم واسه مردمی که اومده بودن استقبال و 2طرفه خیابونو گرفته بودن، دست تکون میدادم، این وریا میگفتن: ای ول ای ول، اون وریا میگفتن: داش نیمارو ای ول

خلاصه خیلی آدم مهمی شده بودم

بعد ماشین توقف کرد و یه نفر اومد در ماشینو باز کرد و گفت: جناب پروفسور قدم رنجه بفرمایید

یه فرش تمیز قرمزم انداخته بودن، خواستم کفشامو در بیارم که همون حسه بهم گفت تو الان یه شخصیت مهم جهانی هستی

خلاصه ما رفتیم داخل و اونجا خیلی مارو تحویل گرفتن و احترام گذاشتن، هی بهم استاد استاد میگفتن و امضا میخواستن

روی یه تابلوی بزرگ به فارسی نوشته بودن

همایش بزرگداشت نیما دانشمند بزرگی که با ساخت واکسن ضدبیکاری، مشکل بیکاری را در جهان ریشه کن کرد

یه نفر از پشت تریبون داد میزد زنده باد، بقیه هم بلند میشدن مثل موج مکزیکی میگفتن نیما

فقط نمیدونم چرا خارجیا فارسی حرف میزدن، شاید بخاطر واکسنه بوده

داشتم با خودم میگفتم: آفرین پسر، تو مشکل مردم دنیارو حل کردی، واکسنه کار کرد

یهو باصدای تلفن از خواب بیدار شدم

گوشیرو برداشتم و باصدای خواب آلود گفتم: بلاخره حلش کردم

پشت خط حمید بود که گفت:

آفرین، آفرین، باچی حلش کردی؟

منم که هنوز تو حس خوابه بودم گفتم با واکسن

حمید: پاشو باز خواب دیدی؟ پاشو پاشو، چقدر میگم قرصاتو بشور بعد بخور، افسردگی مزمن گرفتی، پاشو کارت دارم

ای بمیر، تو خوابم نمیذاری آدم راحت باشه و لذت ببره، عجب خوابی بودا، مهم شده بودم

حمید: نیما در خواب بیند پنبه دانه/گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه

مرض، درد بی درمون، حالا بنال ببینم چی میخوای بگی؟

حمید: خواستم بهت بگم امشب جشن تولد دعوتی، مثل آدم لباس بپوش

تولد کیه؟

حمید: منشیه

من نمیام، به من چه، خودت برو

حمید: از خداتم باشه، نمیبرمت، برو روی همون واکسنت کار کن، زیست شناس متوهم

حالا آدم باش بگو جشن تولد کیه؟

حمید: فرشته

فرشته کیه دیگه؟ جشن تولد دختره؟ من نمیام

حمید: مگه پسرا نمیتونن فرشته باشن؟ البته بجز تو

حالا هرچی، من تا خودش زنگ نزنه و خودش دعوت نکنه نمیام

حمید: مگه براد پیتی که بهت زنگ بزنن، واکسن ساز متوهم بیکار

برو بابا و گوشی رو قطع کردم

10 دقیقه بعد دیدم یه شماره ناشناس داره زنگ میزنه


این داستان ادامه دارد...

.......

کارت شارژ بخرید چون فعلا این تنها منبع درآمد جیب مبارک ما است

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط SIuDjPluz در تاریخ 1390/11/17 و 12:54 دقیقه ارسال شده است

rqZyYE dhgrpnwfgtzv

این نظر توسط GjcLxyGcB در تاریخ 1390/11/14 و 14:37 دقیقه ارسال شده است

With the bases loaded you stucrk us out with that answer!

این نظر توسط IZkNNUFde در تاریخ 1348/10/11 و 20:25 دقیقه ارسال شده است

DMV4XQ , [url=http://kidvbdfapdoi.com/]kidvbdfapdoi[/url], [link=http://wdotsdkdjqxr.com/]wdotsdkdjqxr[/link], http://cjwgadnqvwzk.com/

این نظر توسط NYivEVbRSdVCINBIJg در تاریخ 1348/10/11 و 14:11 دقیقه ارسال شده است

hBrm4y , [url=http://ofmtkmwhhoji.com/]ofmtkmwhhoji[/url], [link=http://yabfohbinbot.com/]yabfohbinbot[/link], http://dimplxaxswps.com/

این نظر توسط NYivEVbRSdVCINBIJg در تاریخ 1348/10/11 و 14:10 دقیقه ارسال شده است

hBrm4y , [url=http://ofmtkmwhhoji.com/]ofmtkmwhhoji[/url], [link=http://yabfohbinbot.com/]yabfohbinbot[/link], http://dimplxaxswps.com/

این نظر توسط fVYpyEEpuFllfaMrvof در تاریخ 1348/10/11 و 12:08 دقیقه ارسال شده است

zbPCRa hwuggakepsdu

این نظر توسط DgVSmVoaCCPlEAXNe در تاریخ 1348/10/11 و 18:33 دقیقه ارسال شده است

I didn't know where to find this info then kaobom it was here.


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 228
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 59
  • بازدید کلی : 13,831