و منم نه کارت سوخت داشتم و نه بودجه کافی برای خرید بنزین آزاد
داشتم فکر می کردم که چیکار کنم.چی کار نکنم که
حال یادم اومد که داشتم می اومدم تو خونه در حیاط همسایه باز بود و موتورش تو حیاط بود
کلی نذر و نیاز کردم که تا من میرم مو تور سر جاش باشه.و بتونم یه کوچولو ازش بنزین قرض بگیرم
خیلی اروم رفتم بیروون و به صورتی که دیده نشم خودم رو رسوندم پشت در حیاط خونه همسایه
که دیدم از تو حیاطشون صدا میااد.
گوشم و چسپوندم به در شنیدم همسایه داره داد و بیداد می کنه
که مو تورش رو دزدیدن و داره تک تک همسایه ها رو نام می بره که کار اوناست
داشتم گوش می دادم که یه نفر دست گذاشت روی شونم
و من انگار یه برق با ولتاژ بسیار قوی بهم وصل کرده باشن
چند متر پریدم تو هواااا بعد که اومدم پایین
دیدم برادرای زحمت کش نیرو انتظامی هستند
این داستان ادامه دارد...
.......
کارت شارژ بخرید چون فعلا این تنها منبع درآمد جیب مبارک ما است